تعرض میان غرب و شرق از داستان حمله اسکندر به شرق تا برخوردهای میان دولت روم شرقی با ایران و سپس نزاعهای مکرر میان همان دولت با مسلمانانی که برای فتح سرزمینهای شرقی زیر سلطه امپراطوری روم شرقی تلاش میکردند، و تا به امروز که باز هم نزاعی به نام نزاع غرب و شرق در جریان است، دست کم تاریخی سه هزار ساله را پشت سر میگذارد. سه هزار سال رویارویی و برخورد که تأثیر زیادی در شکل دهی به مفهوم «دشمنی» میان این دو فرهنگ داشته است.
مسلمانان در دورهای که به خودباختگی کامل رسیده بودند، تلاش میکردند تا با استفاده از اقاریر اروپائیان در باره اسلام، به تأیید مبانی دین خود بپردازند. چنان که در هند قرن نوزدهم، سرسید احمد خان، در مجموعه مقالاتش که حاوی زندگانی حضرت محمد (ص) بود، نقل قولهای فراوانی را از نویسندگان غربی در باره عظمت محمد(ص) گردآورده بود. به نوشته شیمل، در آن زمان در هند «نویسنده باب طبع همه نوجویان مسلمان هند، تامس کارلایل بود که نظریههای ستایشگرانه اش در باره محمد (ص) در کتابش به نام قهرمان و قهرمان پرستی را مسلمانان چندان فراوان نقل کرده اند که از سخنان انتقادآمیز او در باره پیامبر (ص) مطلقا نادیده گذشته یا قلم نفی بر آن کشیده اند (محمد رسول خدا (ص)، ص 388-389). این کتابی بود که ابوعبدالله زنجانی هم آن را به پارسی درآورده و چاپ کرد. این وضعیت به حدی پیش رفت که محمد حمیدالله، مقالهای را به موضوع محمد (ص) از نگاه لنین اختصاص داده که در آن سخنان تأیید آمیزی از این رهبر روسیه را نقل کرده است.
در مقابل، میتوان به مواردی توجه کرد که وقتی انتقادات تند یا برخوردهای جسارت آمیزی میدیدند، از سر غیرت به خشم آمده شروع به ردیه نویسی میکردند.
شمار اندکی هم از سر تفنن هم علاقه مند بودند تا از دیدگاههای غرب در باره دین آنان خود آگاه شوند.
در روزگار ما هم، برخی از اهانتهایی که از سوی غربیان ابراز شده است، سبب خشم عمومی جهان اسلام شده است، خشمی که در پی خود خشونتهای زیادی را به همراه داشته است.
آنچه کمتر کار شده است، نگاهی واقع بینانه و تاریخی به سیر اظهار نظرهای اروپائیان راجع به مقوله اسلام، به ویژه قرآن و محمد (ص) است. در این باره، خود اروپائیها تحقیقاتی انجام داده اند اما تاکنون و به طور جدی، کمتر مسلمانی به این نکته پرداخته است. آنچه کم بیش مورد توجه بوده تحلیل نگاههای شرق شناسانه است که کار ادوارد سعید بهترین نوع از این دست است. اما ما بقی کارها، همان کارهای افراد مذهبی و معمولا غیر محقق است که با هدف پاسخگویی به نقدهای غربیان در باره اسلام و یا گرفتن مهر تأییدیه از آنان برای درستی اسلام، به طور معمول قطعاتی ناقص را از متون غربی گرفته و به زبانهای محلی ترجمه و احیانا نقد کرده اند.